داستان تصویری پرنده مهربان - املای تصویری
روزی
كوچولویی تصمیم گرفت با
اش به پیاده روی برود
كوچولویی تصمیم گرفت با
اش به پیاده روی بروداو یك
و یك
را درون
اش گذاشت
اش گذاشت http://www.koodakan.org/
او
اش را بر سر كرد
و
را درون
قرار داد و بیرون رفت
را درون
قرار داد و بیرون رفت ناگهان
تندی وزید و
اش را روی
تندی وزید و نوك
انداخت
انداختیك
كوچك زیبا كه این اتفاق را دید روی
پرید
كوچك زیبا كه این اتفاق را دید روی
پریدو
او را با نوكش به زمین انداخت
و
كوچولو را
كرد
كوچولو را
بعدبرای تشكر از
كوچك كمی از خرده های حالا دیگر
كوچك هم
بود
كوچك هم
+ نوشته شده در یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 13:1 توسط عمران مرادنیا - شامخ نیا - خوی
|
عمران مرادنیا